هزینه انطباق با استاندارد سوختهای تجدیدپذیر ایالات متحده (RFS) به یکی از اقلام هزینه اصلی برای پالایشگاههای ایالات متحده تبدیل شده است زیرا هم حجم دستوری و هم قیمت مبادله اعتبارات – اعداد شناسایی تجدیدپذیر (RIN) – افزایش یافته است.
18 مه 2018، هزینه انطباق با استاندارد سوختهای تجدیدپذیر ایالات متحده (RFS) به یکی از اقلام هزینه اصلی برای پالایشگاههای ایالات متحده تبدیل شده است، زیرا هم حجم دستوری و هم قیمت مبادله اعتبارات -شمارههای شناسایی تجدیدپذیر (RIN) – افزایش یافته است. این هزینه ها اخیراً کاهش یافته است، اما همچنان یکی از نگرانی های اصلی پالایشگاه ها است.
صنعت نفت ایالات متحده موظف است 19.29 میلیارد گالن سوخت زیستی را در استخر سوخت حمل و نقل داخلی (از جمله بنزین و گازوئیل در جاده) ترکیب کند.
تعهد رعایت بر عهده پالایشگاه ها و واردکنندگان سوخت است و با ارائه RIN حاصل می شود. اینها زمانی ایجاد می شوند که سوخت مخلوط می شود (معمولاً درست قبل از تحویل نهایی به خرده فروشان)، نه زمانی که تصفیه می شود. این بدان معناست که اکثر پالایشگاه ها باید RIN را از مخلوط کن ها خریداری کنند تا تعهدات نظارتی خود را برآورده کنند.
قیمت اتانول پایه RIN در سال 2017 به طور متوسط حدود 70 سنت در هر گالن بود. این به معنای هزینه بیش از 3.50 دلار برای هر بشکه سوخت حمل و نقل است. برای یک پالایشگاه منفرد، این صدها میلیون دلار به هزینه عملیات اضافه کرده است و نگرانیهای زیادی در مورد تأثیر آن بر سودآوری کارخانه ایجاد کرده است.
در هفته های اخیر، قیمت ها کاهش قابل توجهی داشته است. متوسط قیمت RIN اتانول پایه در آوریل 36 سنت / گالن یا تقریباً نصف ارزش در پایان سال 2017 بود. کاهش شدید به طور گسترده به اقدامات سخاوتمندانه EPA نسبت داده می شود که عملاً به پالایشگاه های کوچکتر سخاوتمندانه تر عمل کند. آنها را از انطباق معاف می کند. قوانین مربوط به اجبار سوختهای تجدیدپذیر به سازمان حفاظت محیط زیست اجازه میدهد تا پالایشگاههای با ظرفیت کمتر از 75 هزار بشکه در روز را معاف کند، در صورتی که EPA تشخیص دهد که رعایت آنها برای شرکت مشکل مالی ایجاد میکند.
حتی در سطوح پایینتر کنونی، هزینههای RIN همچنان هزینه قابلتوجهی برای پالایشگاههایی است که باید از دستورات پیروی کنند. با این حال، به نظر می رسد که بیشتر، اگر نگوییم همه، این هزینه در قالب قیمت های بالاتر محصول به مصرف کنندگان منتقل می شود و پالایشگاه ها را کامل نگه می دارد. شواهد این امر به چند صورت است:
تفاوت قیمت بین سوختهای مشابهی که در معرض تعهد سوختهای زیستی هستند و نیستند، معمولاً تفاوتی را در راستای هزینه RIN نشان میدهند. به عنوان مثال، تفاوت قیمت بین گازوئیل با سولفور بسیار کم (ULSD) که دارای تعهدات RIN است و ULSD صادراتی که چنین نیست، در سال 2017 به طور میانگین 3.34 دلار در هر بشکه بوده است، در مقابل هزینه تعهد RIN 3.50 دلار در هر بشکه.
تصمیمات بهینه سازی پالایشگر عمدتاً با استفاده از یک مدل LP گرفته می شود که هزینه RIN را در هنگام بررسی اینکه آیا محصولی را که دارای RIN اجباری است بسازید یا خیر، ایجاد می کند.
معامله گران گزارش می دهند که اگر محصول برای صادرات باشد، معاملات محصول از طریق آب شامل تخفیف برای هزینه RIN می شود.
بنابراین، چه کسی این حاشیه بالاتر را تصاحب می کند؟ بیشتر ارزش مستقیم ناشی از قیمتهای بالاتر به سمت مخلوطکنهای سوخت میرود که سوخت زیستی را در محصول نهایی قرار میدهند، که RIN را «آزاد میکند» و سپس میتوانند به پالایشگاهها بفروشند. در حالی که شرکتهای پالایشگاهی از ترکیبی که برای شبکههای بازاریابی خود انجام میدهند سود میبرند، بیشتر اختلاط توسط عمدهفروشان و خردهفروشان بزرگ سوخت انجام میشود که سوخت را از پالایشگاهها و سوخت زیستی را از تولیدکنندگان اتانول خریداری میکنند. منفعت برای تولیدکنندگان اتانول بیشتر از تقاضای اتانول ناشی از دستور است.
آینده جریان گاز اروپا چه خواهد بود؟
در بلندمدت، پروژههای خط لوله برنامهریزیشده برای سالهای آینده ممکن است بازار را به شکلی که ما میشناسیم بهطور قابل توجهی تغییر دهند. خط لوله ترانس آدریاتیک (TAP) در حال ساخت است و انتظار می رود در سال 2020 عملیات خود را آغاز کند. این پروژه که بخشی از کریدور گاز جنوبی است، اروپا را با میادین گازی در دریای خزر متصل می کند و منبع دیگری برای تامین گاز را به این ترکیب می آورد.
در بخش شمالی این قاره، در چند سال آینده نورد استریم 2 به عنوان یک مسیر اضافی برای گاز روسیه عمل خواهد کرد، در حالی که لوله بالتیک گاز را از نروژ به دانمارک، لهستان و سایر کشورهای منطقه انتقال خواهد داد.
با در نظر گرفتن تغییرات در استفاده از مسیرهای اصلی و نقش فزاینده LNG در ترکیب عرضه که در سال گذشته شاهد آن بودیم، و همچنین این پروژههای آتی، انتظار داریم در آینده نزدیک شاهد تحولات جالبی باشیم.
بنابراین، همانطور که به آینده نگاه می کنیم، جهان گاز احتمالاً در حال تأمل است:
آیا نورد استریم 2 نقش روسیه را به عنوان تامین کننده اصلی اتحادیه اروپا تقویت خواهد کرد؟
آیا سهم بازار روسیه را افزایش میدهد یا استفاده از مسیر اوکراین را بیشتر کاهش میدهد؟
زیرساختهای جدید چقدر در تنوع بخشیدن به ترکیب عرضه در سالهای آینده نقش خواهند داشت؟
کدام کشور شاهد کاهش سهم بازار خود خواهد بود و خطوط لوله جدید چه تأثیری بر LNG به عنوان بخشی از ترکیب عرضه خواهد داشت؟
در انتظار سال 2019، ما باید همچنان به بازار گاز طبیعی اروپا توجه جدی داشته باشیم.
Persian
Englisg
Arabic


















